اين پيرزنه هر بارکه ازپيرمرده دلخور ميشده يه عروسک ميبافته اگه پيرمرده ازدلش درمياورده يا کاري ميکرده که پيرزنه ببخشدش ،ميبرده و عروسکه رو ميفروخته... اين پولها براي فروش بقيه ي عروسکايي بوده که پيرزنه تونسته بوده پيرمرده رو ببخشه... اين دوتا عروسک باقيمونده رو هنوز پيرمرده از دل پيرزنه در نياورده بوده
درسته؟
(آبجي گلم غلط هم اگه بود بگو درسته آبروداري کن بعدا باهم حساب ميکنيم!)