• وبلاگ : 
  • يادداشت : راز جعبه ي كفش...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    اين پيرزنه هر بارکه ازپيرمرده دلخور ميشده يه عروسک ميبافته اگه پيرمرده ازدلش درمياورده يا کاري ميکرده که پيرزنه ببخشدش ،ميبرده و عروسکه رو ميفروخته... اين پولها براي فروش بقيه ي عروسکايي بوده که پيرزنه تونسته بوده پيرمرده رو ببخشه... اين دوتا عروسک باقيمونده رو هنوز پيرمرده از دل پيرزنه در نياورده بوده

    درسته؟

    (آبجي گلم غلط هم اگه بود بگو درسته آبروداري کن بعدا باهم حساب ميکنيم!)

    پاسخ

    درصورت تاييد يا رد من، آخر ماجرا لو ميره! وگرنه ما كه باهم اين حرفا رو نداريم! داريم؟!