وقتی شکسته شد دلِ همچون سبویِ ما ای کاش میرسید ز غیبت به سویِ ما تنها سروشِ خاکیِ من، دیر کرده ای! غرقِ خجالتیم، بخر آبرویِ ما گفتند: درسکوتِ سخن، باز میرسی سمتِ نگاهِ چشمِ نجیبت به رویِ ما گویی به هرزه رفته دعایی که خواندیم شاید درست نیست خدایا وضویِ ما! درپشتِ ادعایِ مسلمانی و خلوص هرگز یکی نگشته صدایِ گلویِ ما... |
ABOUT
غریبه ی همیشه آشنا MENU
Home
|